وقتي وارد يك تنگنا ميشويد و همه چيز مخالف شما ميشود، طوري كه به نظرتان ميرسد حتي يك دقيقه ديگر هم نميتوانيد تحمل كنيد، اين دقيقاً همان زمان و مكاني است كه جريان عوض ميشود.» — هريت بيچ استومطمئنم كه شما هم قبلاً در همچنين وضعيتي بودهايد. هر چقدر هم كه سخت تلاش ميكردهايد، همه تلاشهايتان به نظر بيهوده ميرسيده است. اما نبايد نااميد شويد، زيرا بعضي از بزرگترين پيروزيهاي زندگي براي كساني اتفاق افتاده است كه باوجود شرايط خارجي، تحمل كردهاند. پيشرفت به سمت درك اهداف شخصي، پيشرفتي خطي و محدود نيست. موفقيت بعد از مجموعهاي از شكستها، بنبستها و پيروزيهاي كوچك اتفاق ميافتد. اين خود مسير رسيدن به هدف است كه تعيين ميكند به چه انساني تبديل شويد. رهبران موفق به شما توصيه ميكنند كه مسير رسيدن به هدف پايه و اساس پيروزي و موفقيت شماست، احتمالاً داستان توماس اديسون را شنيدهايد كه بعد از شكستهاي مداوم به كشف لامپ برق دست پيدا كرد. او براي كشف چيزي كه امروز يكي از بزرگترين اكتشافات تاريخ به شمار ميرود، بيشتر از هزار مرتبه تلاش كرد . موفقيت نزديكتر از چيزي است كه فكر ميكنيد .
ممكن است با خود فكر كنيد و بگوييد كه انگيزه اي نداريد كه براي رسيدن به موفقيت در آن ۱۰۰۰ شكست را تجربه كنيد. اما اگر كشف اديسون نياز به ۱۰۰۰ مرتبه تلاش قبل از موفقيت داشت چه؟ ميبينيد گاهي فرايند، راه به سمت موفقيت را نشانتان ميدهد. اگر هدفتان با مقياسي قابل اندازهگيري باشد، شكست شما ممكن است به اندازه توماس اديسون برجسته نباشد. از طرف ديگر اگر هدف شما تاثير گذاشتن بر انسانيت در مقياس جهاني باشد، فرايند دنبال كردن هدفتان مطمئناً نيازمند شكستهاي غيرقابل انتظار خواهد بود. مقياس يك هدف است كه روندي كه فرد طي ميكند و كارهايي كه براي رسيدن به آن لازم است را تعيين ميكند. اين را در نظر بگيريد، اگر تلاش شما نيازمند صرف زمان و صبر بود و اين را از قبل ميدانستيد چه؟ آيا باز هم مداومت داشتيد؟ خيلي وقتها بخاطر بسياري عوامل نامشخص از دنبال كردن يك هدف دست ميكشيم. به ناچار بخاطر ترس از ناشناختهها، دلسرد ميشويم تا اينكه آن را بعنوان يك چالش در آغوش بگيريم. اين ترس از راه پيش رو است كه ضعيفمان ميكند زيرا عدم قطعيت نشان ميدهد كه موفقيت ممكن است دستنيافتني باشد.
توصيه ما براي غلبه بر ترس از شكست اين است كه زمان را فراموش كرده و در عوض از مسير لذت ببريد. اگر كاري كه انجام ميدهيد را دوست داشته باشيد و كاري را انجام دهيد كه دوست داريد، آنوقت روند كار ميتواند تمركز اصلي شما شود. استفان كووي در كتاب معروف خود، ۷ عادت افراد موثر، عنوان ميكند كه وقتي با در نظر داشتن انتها، به هدفمان فكر ميكنيم، راهي به سمت موفقيت برايمان طراحي ميشود. افراد به دلايل مختلف از رسيدن به هدفشان دلسرد ميشوند. اعتقاد من اين است كه هدف ممكن است همراه با عشق و عزم شما نباشد. در اين صورت بايد عشقي نابودنشدني و عزمي راسخ براي رسيدن به آن هدف در خود ايجاد كنيد. به هيچ وجه نبايد به شكست فكر كنيد. لحظهاي به اين مسئله فكر كنيد. كدام بزرگتر است، لذت موفقيت يا بدبختي شكست؟ آيا براي موفقيت انگيزه داريد يا انگيزه داريد كه از درد جلوگيري كنيد؟ روانشناسان به اين اصل درد-لذت ميگويند. براي درك هدفتان بايد علاوه بر پشتكار و مداومت در كار، باوري انكارناپذير به موفقيتتان داشته باشيد. براي اين منظور داشتن پشتكار دائمي اهميت بسيار زيادي دارد، زيرا اين عادات روزانهتان است كه شما را به سمت موفقيت يا شكست راهنمايي ميكند. قبل از اينكه دلسرد شويد، كمي به خودتان استراحت دهيد. گاهي اوقات يك وقفه كوتاه از روندي كه براي رسيدن به هدفتان داريد، ذهنتان را روشنتر كرده و ديد بازتري به شما ميدهد. آلبرت انيشتين گفته است، «هيچوقت نميتوانيد مشكلي را با همان سطح فكري كه در ابتداي كار داشتيد حل كنيد.» به همين دليل نگاه كردن به هدفتان با ذهني تازه به شما اين امكان را ميدهد كه فرصتهاي ممكن كه قبلاً برايتان روشن نبوده را ببينيد. هيچكس نميداند رسيدن به موفقيت چقدر طول ميكشد. اگر با باوري انكارناپذير و تعهد و پشتكار هدفتان را دنبال كنيد، مطمئناً به موفقيت خواهيد رسيد. ضمن اينكه مسيرتان هم لذتبخشتر از خود موفقيت خواهد شد. منبع : مردمان
|