مفهوم موفقيت در زندگي در نظر شما چيست و چرا؟

آخرين کاربر

جديدترين عضو سايت saeed

ضمن عرض خوش آمد گويي پيوستن شما را به اعضاي گروه اسکينکي ها گرامي مي داريم, هم اکنون مي توانيد در تالار هاي گفتمان سايت با دوستان و هموطنان خود به بحث و گفتگو بپردازيد و از ديگر مزاياي عضويت به صورت رايگان برخوردار شويد.

[ قوانين انجمن ] | [ چت روم انجمن ]

ورود کاربران

نام کاربری :
رمز عبور :

عضويت مهمانان

نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی : * کد امنیتیبارگزاری مجدد

دسته بندي

آرشيو مطالب

ارسال مطلب

شما نيز نويسنده سايت ما باشيد

http://www.pwut.ac.ir/_layouts/1065/images/new.gifشما هم جزء کساني‌ باشيد که مي‌خواهيد مطلب خود را منتشر کنيد با ارسال مطلب خود ميتوانيد يکي‌ از ارسال کنندگان سايت باشيد تنها با فشار دادن ارسال مطلب شما هدايت ميشويد به بخش ارسال‌ها و مطلب خود را ثبت کنيد .

ابتدا در سايت عضو شده تا پنل کاربري براي ارسال مطلب براي شما ايجاد گردد.

ارسال

آمار سايت

آمار مطالب
کل مطالب : 166
کل نظرات : 104
آمار کاربران
آمار بازديد
بازديد امروز : 14
بارديد ديروز : 87
گوگل امروز : 0
گوگل ديروز : 0
بازديد هفته : 178
بازديد ماه : 522
بازديد سال : 1796
بازديد کلي : 62058

خبرنامه

khabarname
براي اطلاع از آپيدت شدن سايت در خبرنامه سايت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود.

افزایش بازدید اسکینکی ها

ويژگي هاي اسکينکي ها

Css  for https://successstrategies.yektablog.net Html  for https://successstrategies.yektablog.net

"مفهوم موفقيت در زندگي در نظر شما چيست و چرا؟

/images/no_image.png

در گفتگو با افراد مختلف متوجه‌ شده‌ام وقتي دربارهٔ موفقيت صحبت مي‌كنند، عمدتاً يكي از پنج مفهوم زير را براي آن در نظر مي‌گيرند:


۱) رسيدن به اهداف :


مثلاً فردي هدفش اين است كه در كنكور كارشناسي ارشد قبول شود و وقتي در رشته و دانشگاه موردنظر قبول مي‌شود، اين از نظر او موفقيت محسوب مي‌شود .


۲) داشتن دستاورد :


دستاورد را معمولاً يكي از اين هفت چيز مي‌دانند: ثروت، قدرت، شهرت، جايگاه اجتماعي، جاه و مقام، محبوبيت و دانش. دستاوردها را معمولاً به صورت كمي مي‌سنجند و عمدتاً جنبه مقايسه‌اي دارد. مثلاً كسي كه در اينستاگرام دو ميليون فالوئر دارد نسبت به كسي كه صد هزار فالوئر دارد، محبوب‌تر و موفق‌تر در نظر گرفته مي‌شود .


۳) داشتن احساس خوب :


منظور از احساس خوب اين است كه فرد در مجموع نسبت به خودش، زندگي‌اش، روابطش، شغلش، خانواده‌اش و اطرافيانش احساس خوشايندي دارد و حسي از رضايتمندي را در زندگي تجربه مي‌كند. مثلاً مادري كه فرزند يك كودك است و از مادر بودن خود احساس خوبي دارد، خودش را موفق مي‌داند.


۴) معنادار بودن زندگي :


منظور اين است كه فرد براي خود معنا و مقصودي در زندگي قائل باشد و كاري را انجام بدهد كه براي او معنادار است. يعني بداند حضور او در اين دنيا تفاوتي ايجاد مي‌كند و با مأموريتي پا به اين دنيا گذاشته است. مثلاً پزشكي كه در مناطق محروم بيماران را رايگان ويزيت مي‌كند، ممكن است موفقيت خود را در شاد كردن دل محرومان تعريف كند.


۵) پايبندي به ارزش‌ها :


ممكن است فردي موفقيت را در اين بداند كه در طول زندگي به يك سري اصول و ارزش پايبند است. منظور از ارزش خط قرمزهايي است كه حاضر نيستيم از آنها عبور كنيم. مثلاً ممكن است فردي تاجر باشد و رعايت صداقت را براي خود يك ارزش بداند. اين فرد حتي ممكن است به دليل رعايت صداقت در برخي معاملات ضرر كند اما همين كه ارزشهايش را زير پا نمي‌گذارد، برايش موفقيت است.براي من موفقيت تلفيقي از اين تعاريف هست و به نظرم با يكديگر منافاتي ندارند. يعني در عين حال كه مي‌توانيم به اهدافمان برسيم و دستاورد داشته باشيم، مي‌توانيم احساس خوبي به زندگي‌مان داشته باشيم، كارهاي بامعنا انجام دهيم و به ارزش‌هايمان هم پايبند بمانيم.به نظر ميرسد در نيمه اول عمر عمدتاً دو تعريف اول براي افراد پررنگ‌تر است اما با شروع نيمه دوم عمر، سه مورد بعدي پررنگ‌تر مي‌شود.در هر صورت همانطور كه آلن دوباتن فيلسوف سوئيسي در سخنراني تد خود با نام فلسفه‌اي مهربان‌تر و ملايم‌تر از موفقيت (A Kinder and Gentler Philosophy of Success) هم مي‌گويد: «بهتر است مطمئن شويم تعريف شخصي خودمان از موفقيت را داريم».به نظر من هم مهم است كه تعريفي كه از موفقيت داريم را خودمان به آن رسيده باشيم و با آن تعريف حالمان خوب باشد. به بيان ديگر ما تعريف درست و نادرست از موفقيت نداريم بلكه تعريف مؤثر و غيرمؤثر داريم. يك تعريف ممكن است براي من مؤثر باشد و براي فرد ديگري نه. ممكن است تعريفي كه من از موفقيت دارم حال فرد ديگري را خراب كند و برعكس چون ما نظام ارزشي، مأموريت‌ها و مدل‌هاي ذهني متفاوتي داريم.پس خوب است كه تعريف خودمان از موفقيت را پيدا كنيم.

منبع : راهكار هاي موفقيت

در گفتگو با افراد مختلف متوجه‌ شده‌ام وقتي دربارهٔ موفقيت صحبت مي‌كنند، عمدتاً يكي از پنج مفهوم زير را براي آن در نظر مي‌گيرند:


۱) رسيدن به اهداف :


مثلاً فردي هدفش اين است كه در كنكور كارشناسي ارشد قبول شود و وقتي در رشته و دانشگاه موردنظر قبول مي‌شود، اين از نظر او موفقيت محسوب مي‌شود .


۲) داشتن دستاورد :


دستاورد را معمولاً يكي از اين هفت چيز مي‌دانند: ثروت، قدرت، شهرت، جايگاه اجتماعي، جاه و مقام، محبوبيت و دانش. دستاوردها را معمولاً به صورت كمي مي‌سنجند و عمدتاً جنبه مقايسه‌اي دارد. مثلاً كسي كه در اينستاگرام دو ميليون فالوئر دارد نسبت به كسي كه صد هزار فالوئر دارد، محبوب‌تر و موفق‌تر در نظر گرفته مي‌شود .


۳) داشتن احساس خوب :


منظور از احساس خوب اين است كه فرد در مجموع نسبت به خودش، زندگي‌اش، روابطش، شغلش، خانواده‌اش و اطرافيانش احساس خوشايندي دارد و حسي از رضايتمندي را در زندگي تجربه مي‌كند. مثلاً مادري كه فرزند يك كودك است و از مادر بودن خود احساس خوبي دارد، خودش را موفق مي‌داند.


۴) معنادار بودن زندگي :


منظور اين است كه فرد براي خود معنا و مقصودي در زندگي قائل باشد و كاري را انجام بدهد كه براي او معنادار است. يعني بداند حضور او در اين دنيا تفاوتي ايجاد مي‌كند و با مأموريتي پا به اين دنيا گذاشته است. مثلاً پزشكي كه در مناطق محروم بيماران را رايگان ويزيت مي‌كند، ممكن است موفقيت خود را در شاد كردن دل محرومان تعريف كند.


۵) پايبندي به ارزش‌ها :


ممكن است فردي موفقيت را در اين بداند كه در طول زندگي به يك سري اصول و ارزش پايبند است. منظور از ارزش خط قرمزهايي است كه حاضر نيستيم از آنها عبور كنيم. مثلاً ممكن است فردي تاجر باشد و رعايت صداقت را براي خود يك ارزش بداند. اين فرد حتي ممكن است به دليل رعايت صداقت در برخي معاملات ضرر كند اما همين كه ارزشهايش را زير پا نمي‌گذارد، برايش موفقيت است.براي من موفقيت تلفيقي از اين تعاريف هست و به نظرم با يكديگر منافاتي ندارند. يعني در عين حال كه مي‌توانيم به اهدافمان برسيم و دستاورد داشته باشيم، مي‌توانيم احساس خوبي به زندگي‌مان داشته باشيم، كارهاي بامعنا انجام دهيم و به ارزش‌هايمان هم پايبند بمانيم.به نظر ميرسد در نيمه اول عمر عمدتاً دو تعريف اول براي افراد پررنگ‌تر است اما با شروع نيمه دوم عمر، سه مورد بعدي پررنگ‌تر مي‌شود.در هر صورت همانطور كه آلن دوباتن فيلسوف سوئيسي در سخنراني تد خود با نام فلسفه‌اي مهربان‌تر و ملايم‌تر از موفقيت (A Kinder and Gentler Philosophy of Success) هم مي‌گويد: «بهتر است مطمئن شويم تعريف شخصي خودمان از موفقيت را داريم».به نظر من هم مهم است كه تعريفي كه از موفقيت داريم را خودمان به آن رسيده باشيم و با آن تعريف حالمان خوب باشد. به بيان ديگر ما تعريف درست و نادرست از موفقيت نداريم بلكه تعريف مؤثر و غيرمؤثر داريم. يك تعريف ممكن است براي من مؤثر باشد و براي فرد ديگري نه. ممكن است تعريفي كه من از موفقيت دارم حال فرد ديگري را خراب كند و برعكس چون ما نظام ارزشي، مأموريت‌ها و مدل‌هاي ذهني متفاوتي داريم.پس خوب است كه تعريف خودمان از موفقيت را پيدا كنيم.

منبع : راهكار هاي موفقيت



نوشته شده در 11 توسط مصطفي حيدري| تعداد بازديد : 873 | لينك ثابت |

مطالب تصادفي

صفحات سایت

تعداد صفحات : 33