هر فردي كه ميبينيد چيز خاصي براي ارائه به شما دارد–البته به شرط اينكه براي گرفتن دستتان باز باشد. هر برخورد با نشان دادن چيزهايي درمورد خودتان كه قبول ميكنيد و قبول نميكنيد، هديه خودآگاهي عظيمتري را برايتان به همراه خواهد داشت. يك نگاه صادقانه به شما نشان ميدهد كه واكنشهاي شما نسبت به ديگران، اطلاعات بيشتري درمورد خودتان به شما ميدهد. هيچوقت نميتوانيد با قطعيت بدانيد كه چه چيز به ديگران انگيزه ميدهد. اما ميتوانيد چيزهايي در خودتان كه ميپذيريد يا قضاوتشان ميكنيد را دريابيد. بعنوان مثال، اگر كسي نظري درموردتان ميدهد كه درمورد چيزي است كه خودتان هم در خودتان انتقاد ميكنيد، ممكن است آسيب ببينيد. اما اگر خودتان درمورد آن اظهارنظر خودتان را نقد نكنيد، ممكن است اصلاً ناراحتتان نكند. واكنش ما به اظهارنظرهاي ديگران هميشه به قضاوت شخصي ما از خودمان و احساس كمبود يا قدرت شخصيمان بستگي دارد، نه فرد مقابل. اكثر قضاوتهاي ديگران از يكي از سه علت زير ريشه ميگيرد: ۱. آن رفتار و خصوصيتتان براي خودتان هم قابل تحمل نيست :
بعنوان مثال، ممكن است خجالتي باشيد و با فردي بسيار اجتماعي برخورد كنيد. قضاوت شما چيزي شبيه به اين خواهد بود: چقدر خودنما، خيلي پرسروصدا و آزاردهنده است. چون خودتان نميتوانيد آنطور رفتار كنيد، به كسي كه اينطور هست كينه ميورزيد. اين نوع قضاوت مشخص ميكند كه شما به طور كامل خودتان را بروز نميدهيد و درنتيجه از كسانيكه اينكار را ميكنند نفرت داريد، حتي اگر اينكار غيرعمدي باشد. آگاه شدن از واقعيت اين واكنش و تلاش براي ابراز احساساتتان باعث ميشود بسيار بهتر خود را بروز دهيد.
۲. شما همان رفتار را نشان ميدهيد و از آن آگاهي نداريد، به همين علت وقتي آن را در كسي ميبينيد دوست نداريد :
همه ما با اين وضعيت روبهرو شدهايم. يك نفر درمورد يكي از دوستان يا آشنايان شكايت ميكند و شما با خودتان فكر ميكنيد، «خندهدار است، اون خودش همين رفتاري كه فكر ميكنه اشتباهه رو انجام ميده!». نگاهي صادقانه به خودتان بيندازيد شايد خيلي از خصوصياتي كه در ديگران دوست نداريد، در خودتان باشد. اگر اينطور بود ممكن است باعث تعجبتان شود و به اين ترتيب خود را بهتر پذيرفته و احساس درك و دلسوزي بيشتري نسبت به ديگران پيدا خواهيد كرد.
۳. فردي حسود هستيد و به همين دليل به داشته هاي ديگران حسد مي ورزيد و آنها را قضاوت ميكنيد :
كسيكه در زمينهاي به موفقيت رسيده باشد ممكن است شما را ياد عدم موفقيت خودتان در آن زمينه بيندازد. به موفقيت بالاتر او حسادت كرده و بعد سعي ميكنيد اشكالي در او پيدا كنيد تا حس كمبود خودتان را جبران كنيد. ازآنجاكه الگوگيري انگيزه بسيار قويتري است تا رقابت، اگر سعي كنيد به جاي اينكه وقتتان را براي پيدا كردن عيب و ايراد در آن فرد تلف كنيد، آن فرد را الگوي خود قرار دهيد، موفقتر خواهيد بود. بيشتر قضاوتها و انتقاداتي كه از ديگران ميكنيم، استراتژيهاي ذهن براي جلوگيري از بروز احساسات ناراحتكننده است. اما اگر ندانيد اين احساسات از كجا ناشي ميشوند، ممكن است موجب ناراحتي بسيار بيشتر شود. آگاه شدن از ذات اين انتقادها به اين معني نيست كه ديگر هيچ اولويتي نداريد، هنوز هم ممكن است متوجه برخي رفتارهاي خاص كه برايتان نامطلوب است، بشويد. اما با درك درست و كمي تلاش، بصيرت و تمايز گذاشتن جاي قضاوت و انتقاد را ميگيرد و باعث ميشود براي ديگران احساس دلسوزي و شفقت كنيد، حتي اگر علاقه چنداني به آن رفتار نداشته باشيد. حداقل آن اين است كه بيتفاوت خواهيد بود. بصيرت، آگاهي و درك بدون واكنش احساسي است. قضاوتهايي كه موجب واكنشهاي احساسي ميشوند كليد راهنما براي كمك به شما براي پيدا كردن بينش فردي است. وقتي به جاي قضاوت كردن ديگران، اعتقادات و تصورات آنها را كشف كنيد، دري براي گستردن خودآگاهي و پذيرش خود باز خواهيد كرد. به جاي اينكه اسير دام نفس براي قضاوت ديگران شويد، اجازه بدهيد واكنشها و قضاوتهايتان براي دست يافتن به خودآگاهي بيشتر كمكتان كند و بنابرآن به خوشبختي و موفقيت بيشتري دست خواهيد يافت. وقتي از قضاوت خود از ديگران بعنوان آينهاي براي نشان دادن عملكرد ذهنتان استفاده كنيد، انعكاس هر فرد ميتواند هديهاي ارزشمند برايتان باشد و هر فردي كه با او برخورد ميكنيد را به معلمي برايتان تبديل خواهد كرد.
منبع : راهكار هاي موفقيت هر فردي كه ميبينيد چيز خاصي براي ارائه به شما دارد–البته به شرط اينكه براي گرفتن دستتان باز باشد. هر برخورد با نشان دادن چيزهايي درمورد خودتان كه قبول ميكنيد و قبول نميكنيد، هديه خودآگاهي عظيمتري را برايتان به همراه خواهد داشت. يك نگاه صادقانه به شما نشان ميدهد كه واكنشهاي شما نسبت به ديگران، اطلاعات بيشتري درمورد خودتان به شما ميدهد. هيچوقت نميتوانيد با قطعيت بدانيد كه چه چيز به ديگران انگيزه ميدهد. اما ميتوانيد چيزهايي در خودتان كه ميپذيريد يا قضاوتشان ميكنيد را دريابيد. بعنوان مثال، اگر كسي نظري درموردتان ميدهد كه درمورد چيزي است كه خودتان هم در خودتان انتقاد ميكنيد، ممكن است آسيب ببينيد. اما اگر خودتان درمورد آن اظهارنظر خودتان را نقد نكنيد، ممكن است اصلاً ناراحتتان نكند. واكنش ما به اظهارنظرهاي ديگران هميشه به قضاوت شخصي ما از خودمان و احساس كمبود يا قدرت شخصيمان بستگي دارد، نه فرد مقابل. اكثر قضاوتهاي ديگران از يكي از سه علت زير ريشه ميگيرد: ۱. آن رفتار و خصوصيتتان براي خودتان هم قابل تحمل نيست :
بعنوان مثال، ممكن است خجالتي باشيد و با فردي بسيار اجتماعي برخورد كنيد. قضاوت شما چيزي شبيه به اين خواهد بود: چقدر خودنما، خيلي پرسروصدا و آزاردهنده است. چون خودتان نميتوانيد آنطور رفتار كنيد، به كسي كه اينطور هست كينه ميورزيد. اين نوع قضاوت مشخص ميكند كه شما به طور كامل خودتان را بروز نميدهيد و درنتيجه از كسانيكه اينكار را ميكنند نفرت داريد، حتي اگر اينكار غيرعمدي باشد. آگاه شدن از واقعيت اين واكنش و تلاش براي ابراز احساساتتان باعث ميشود بسيار بهتر خود را بروز دهيد.
۲. شما همان رفتار را نشان ميدهيد و از آن آگاهي نداريد، به همين علت وقتي آن را در كسي ميبينيد دوست نداريد :
همه ما با اين وضعيت روبهرو شدهايم. يك نفر درمورد يكي از دوستان يا آشنايان شكايت ميكند و شما با خودتان فكر ميكنيد، «خندهدار است، اون خودش همين رفتاري كه فكر ميكنه اشتباهه رو انجام ميده!». نگاهي صادقانه به خودتان بيندازيد شايد خيلي از خصوصياتي كه در ديگران دوست نداريد، در خودتان باشد. اگر اينطور بود ممكن است باعث تعجبتان شود و به اين ترتيب خود را بهتر پذيرفته و احساس درك و دلسوزي بيشتري نسبت به ديگران پيدا خواهيد كرد.
۳. فردي حسود هستيد و به همين دليل به داشته هاي ديگران حسد مي ورزيد و آنها را قضاوت ميكنيد :
كسيكه در زمينهاي به موفقيت رسيده باشد ممكن است شما را ياد عدم موفقيت خودتان در آن زمينه بيندازد. به موفقيت بالاتر او حسادت كرده و بعد سعي ميكنيد اشكالي در او پيدا كنيد تا حس كمبود خودتان را جبران كنيد. ازآنجاكه الگوگيري انگيزه بسيار قويتري است تا رقابت، اگر سعي كنيد به جاي اينكه وقتتان را براي پيدا كردن عيب و ايراد در آن فرد تلف كنيد، آن فرد را الگوي خود قرار دهيد، موفقتر خواهيد بود. بيشتر قضاوتها و انتقاداتي كه از ديگران ميكنيم، استراتژيهاي ذهن براي جلوگيري از بروز احساسات ناراحتكننده است. اما اگر ندانيد اين احساسات از كجا ناشي ميشوند، ممكن است موجب ناراحتي بسيار بيشتر شود. آگاه شدن از ذات اين انتقادها به اين معني نيست كه ديگر هيچ اولويتي نداريد، هنوز هم ممكن است متوجه برخي رفتارهاي خاص كه برايتان نامطلوب است، بشويد. اما با درك درست و كمي تلاش، بصيرت و تمايز گذاشتن جاي قضاوت و انتقاد را ميگيرد و باعث ميشود براي ديگران احساس دلسوزي و شفقت كنيد، حتي اگر علاقه چنداني به آن رفتار نداشته باشيد. حداقل آن اين است كه بيتفاوت خواهيد بود. بصيرت، آگاهي و درك بدون واكنش احساسي است. قضاوتهايي كه موجب واكنشهاي احساسي ميشوند كليد راهنما براي كمك به شما براي پيدا كردن بينش فردي است. وقتي به جاي قضاوت كردن ديگران، اعتقادات و تصورات آنها را كشف كنيد، دري براي گستردن خودآگاهي و پذيرش خود باز خواهيد كرد. به جاي اينكه اسير دام نفس براي قضاوت ديگران شويد، اجازه بدهيد واكنشها و قضاوتهايتان براي دست يافتن به خودآگاهي بيشتر كمكتان كند و بنابرآن به خوشبختي و موفقيت بيشتري دست خواهيد يافت. وقتي از قضاوت خود از ديگران بعنوان آينهاي براي نشان دادن عملكرد ذهنتان استفاده كنيد، انعكاس هر فرد ميتواند هديهاي ارزشمند برايتان باشد و هر فردي كه با او برخورد ميكنيد را به معلمي برايتان تبديل خواهد كرد.
منبع : راهكار هاي موفقيت
|